البته برخی کارآفرینان و کارشناسان بازار کار بر این باورند که لزوما دسترسی آسان فارغالتحصیلان به وامهای بانکی نمیتواند اقدام درست و صحیحی باشد و موجب اشتغالزایی شود و باید در کنار آن راهکارهای دیگری نیز اتخاذ شود. برخی کارآفرینان معتقدند دسترسی فارغالتحصیلان به وامهای بانکی برای بانکها ریسک خواهد داشت، زیرا در حال حاضر در کشور ما مقوله کارآفرینی هم توام با ریسک است و با وجود اینکه کارآفرینی موجب اشتغالزایی و نوآوری میشود اما درصد شکست بالایی هم دارد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرصت امروز ، در عین حال برخی دیگر از کارآفرینان اعتقاد دارند چنانچه اعطای وام مستقیماً در جهت تأمین مالی برای کسبوکارهای نوین باشد، میتواند مضر باشد و در کنار آن باید توانمندسازی و تجاریسازی که مقوله بسیار مهمی است، مورد توجه قرار گیرد. در گفتوگویی با تعدادی از کارآفرینان تأثیر دسترسی آسان فارغالتحصیلان به وامهای بانکی در اشتغالزایی را مورد بررسی قرار داده است.
***
حمیدرضا احمدی:
دسترسی فارغالتحصیلان به وامها پرریسک است
حمیدرضا احمدی، مدیرعامل شرکت ایونت و کارآفرین معتقد است دسترسی فارغالتحصیلان به وامهای بانکی برای بانکها ریسک خواهد داشت، زیرا در حال حاضر در کشور ما مقوله کارآفرینی هم توام با ریسک است و با وجود اینکه کارآفرینی موجب اشتغالزایی و نوآوری میشود اما درصد شکست بالایی هم دارد.
اعتقاد برخی کارشناسان این است که دسترسی آسان فارغالتحصیلان به وامهای بانکی و دریافت کمکهای فنی میتواند موجب کاهش میزان بیکاری و در پی آن اشتغالزایی از سوی فارغالتحصیلانی شود که به این کار علاقهمندند؛ تحلیل شما از این موضوع چیست؟
در حال حاضر در کشور ما شرکتهای دانشبنیان میتوانند وامهایی تا سقف 300 میلیون تومان دریافت کنند و طبیعتا این اتفاق بسیار خوب است که فارغالتحصیلان به وامهای بانکی دسترسی آسانی داشته باشند. البته باید به این موضوع توجه داشته باشیم اگر وامهای بانکی که قرار است به فارغالتحصیلان اختصاص پیدا کند، هدفمند نباشد بیشتر به شکل یک پول مجانی خواهد بود. در گذشته هم وامهایی از این قبیل به برخی شرکتها و کارآفرینان اختصاص یافته بود اما راه به جایی نبرد.
البته قاعدتاً این موضوع که فارغالتحصیلان دانشگاهها با دریافت وامهای بانکی بتوانند برای خود و تعدادی دیگر از افراد اشتغالزایی کنند، اقدام بسیار خوبی است اما مسئله اصلی در چگونگی تأمین این منابع است؛ به نظر شما دولت اعتبار کافی برای اختصاص چنین وامهایی را دارد؟
به نظر من این اقدام برای دولت و بانکها ریسک خواهد داشت، زیرا در حال حاضر در کشور ما مقوله کارآفرینی هم توام با ریسک است و با وجود اینکه کارآفرینی موجب اشتغالزایی و نوآوری میشود اما درصد شکست بالایی هم دارد. از همین جهت است که این موضوع ممکن است هم برای بانک و هم برای شخصی که اقدام به کارآفرینی میکند، ریسک داشته باشد. اقدام دیگری که دولت میتواند در این رابطه انجام دهد این است که موانع را از پیش پای کارآفرینان بردارد.
بهعنوان مثال در حال حاضر یکی از مسائلی که بر زندگی فارغالتحصیلان تأثیر زیادی میگذارد خدمت سربازی و طولانی بودن مدت آن است. یکی دیگر از موارد مسئله مالیات است و افرادی که در ابتدای اشتغالزایی قرار دارند و مشغول آزمون و خطا هستند، اگر حداقل در سال اول فعالیت معافیت داشته باشند، این اجازه را به خود میدهند که آزمایش و خطای بیشتری داشته باشند. اما اگر این شرکتها بخواهند مالیات بسیار زیادی را پرداخت کنند، این موضوع در سال اول فعالیت برای آنان دستوپاگیر خواهد بود.
به نظر شما قرار گرفتن در شرایط پساتحریم و گشایشی که در اقتصاد کشورمان به وجود آمده است، چقدر میتواند در کاهش میزان بیکاری مؤثر باشد. در این میان دولت باید چه اقداماتی انجام دهد و بخشخصوصی میتواند چه نقشی داشته باشد؟
البته هنوز خیلی زود است که بخواهیم در مورد اثرات این موضوع صحبت کنیم. اما اگر شرکتهای خارجی اقدام به سرمایهگذاری در ایران کنند، هم اشتغالزایی و هم کیفیت و استاندارد جهانی را وارد ایران خواهند کرد.
پس معتقدید در آینده میتوانیم افق روشنی را در مقابل اشتغالزایی در کشور مشاهده کنیم؟
بله! مطمئناً این اتفاق رخ خواهد داد، البته در صورتی که بتوان استفاده درستی را از شرایط به وجود آمده انجام داد.
***
هادی فرنود:
وام آسان به استارتاپها پرداخت شود
هادی فرنود، مدیرعامل شرکت کاموا و کارآفرین معتقد است یک راه مناسب برای کمک به اشتغالزایی، پرداخت وام به استارتاپهایی است که به تازگی شکل گرفته و به مرحلهای از درآمدزایی رسیدهاند.
برخی معتقدند که دسترسی آسان فارغالتحصیلان به وامهای بانکی میتواند توام با ریسک باشد و برخی هم بر این باورند که این موضوع میتواند تأثیر بسزایی در کاهش میزان بیکاری داشته باشد. نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟
البته نمیتوان به شکل بیحساب و کتاب به تعدادی از فارغالتحصیلان وامهای بانکی را اختصاص داد، زیرا احتمال این موضوع که با شکست مواجه شوند بسیار زیاد است. نتیجه این شکست هم آن است که فرد، پول و سرمایه خود را از دست میدهد و در چنین شرایطی بدهکار هم میشود و وضعیت بدتری نسبت به گذشته پیدا میکند. خطر دیگر هم این است فردی که از دانشگاه فارغالتحصیل شده، ممکن است هیچگونه آشنایی با راهاندازی یک بیزینس نداشته باشد.
البته طبیعتا باید در مقابل وامهای ارزانی که در اختیار فارغالتحصیلان گذاشته میشود، طرح توجیهی خواسته شود و معمولاً طرحهایی که از طرف بانکها خواسته میشود، طرحهای اقتصادی نیستند و در اغلب موارد افراد صرفاً طرحی را مینویسند تا بتوانند وام خود را دریافت کنند. البته در کنار تمام موضوعاتی که اشاره کردم، باید به این نکته اشاره کنم که اگر این کار به درستی انجام و مشخص شود که یک بیزینس پلن قرار است به چه شکل درآمدزایی کند، میتواند بسیار مفید و ایده خوبی باشد.
البته راههای دیگری به جز اینکه در اول کار به یک فارغالتحصیل وام بانکی اعطا شود هم وجود دارد. به عبارت دیگر اگر وامی که قرار است به شکل آسان در اختیار فارغالتحصیلان قرار بگیرد در موارد دیگری سرمایهگذاری شود، ممکن است موجب اشتغال زایی بیشتری شود.
اشاره کردید که راههای دیگری به جز اعطای وام آسان به فارغالتحصیلان وجود دارد. این راهها و روشها چیست؟
یک راه، پرداخت وام به استارتاپهایی است که به تازگی شکل گرفته و به مرحلهای از درآمدزایی رسیدهاند. به بیان دیگر اگر استارتاپها قویتر شوند، بسیار بهتر است زیرا این شرکتها دارای بیزینس پلن هستند و میتوانند اشتغالزایی بیشتری کنند و چنانچه سرمایه لازم را در اختیار داشته باشند، میتوانند شغل بیشتری را ایجاد کنند.
در عین حال ریسک چنین کاری بسیار کمتر از آن است که به تعدادی از فارغالتحصیلان دانشگاهها وام ارزان اختصاص داده شود و در نهایت آنها به افرادی بدهکار و شکستخورده تبدیل شوند. معافیت مالیاتی برای استارتاپها یکی دیگر از راههای کمک به کاهش میزان بیکاری و اشتغالزایی است. این معافیت مالیاتی موجب خواهد شد که آغاز کار برای استارتاپها آسانتر باشد.
دلیل این موضوع که اختصاص وام آسان و ارزان به فارغالتحصیلان دانشگاهها نمیتواند توام با موفقیت باشد، چیست. آیا باید علت را در مسائل اقتصادی جستوجو کرد یا مشکل در جای دیگری است؟
بهطور کلی فکر میکنم که اختصاص وام آسان و ارزان به فارغالتحصیلان نمیتواند جوابگو باشد، زیرا فردی که به تازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شده است، هیچگونه آشنایی با بیزینس ندارد و اگر هم آشنایی تئوریک با این موضوع داشته باشد، اما به شکل عملی کاری را انجام نداده است. پس احتمال این موضوع که دچار اشتباه شود، بسیار زیاد است.
***
محسن ملایری:
توانمندسازی مهمتر از اعطای وام است
محسن ملایری، مدیرعامل شرکت آواتک و کارآفرین معتقد است چنانچه اعطای وام مستقیماً در جهت تأمین مالی برای کسبوکار نوین باشد، میتواند مضر باشد اما در کنار آن توانمندسازی و تجاریسازی بسیار مهم است.
با توجه به شرایطی که در کشورمان حاکم است، تا چه اندازه برای دولت این موضوع امکانپذیر است که وامهای آسان و ارزان در اختیار فارغالتحصیلان قرار دهد؟
تجربه ما نشان میدهد که کمک به تأمین سرمایه دارای اهمیت است، اما نوع کسبوکارها با هم فرق میکند و برخی کسبوکارها توانستهاند تواناییهای فنی جدیدی را پیدا کنند. بهعنوان مثال در مورد ایجاد کسبوکارهای خانگی و راهاندازی یک رستوران، این قبیل وامها میتواند کمککننده باشد، اما فارغالتحصیلانی که در حوزه فناوری توانستهاند به ایدههای نوینی دست پیدا کنند و قصد داشته باشند کسبوکار جدیدی را راهاندازی کنند، شاید وام به تنهایی کافی نباشد و حتی مضر نیز باشد.
زیرا در این مرحله به اندازهای ریسک راهاندازی شرکت بالا است که میتواند ورشکستگی را برای فرد به همراه داشته باشد. از همین رو موضوعی که بسیار اهمیت دارد این است که بتوان توانمندسازی جوانانی که قصد دارند با استفاده از فناوریهای نو کسبوکارهای جدید را راهاندازی کنند را در دستور کار قرار داد.
این توانمندسازی به آن معناست که ما بتوانیم آموزشهای تجاریسازی و ورود به بازار را به این افراد منتقل کنیم. بحث دوم هم مربوط به تأمین مالی است که از اهمیت بسیار زیادی نیز برخوردار است، البته شاید به واسطه ریسک بالایی که در کسبوکار در مراحل اولیه وجود دارد، ابزار مناسبی برای تأمین مالی نباشد. اما روشها و ابزارهای متعددی برای تأمین مالی وجود دارد که میتواند در رشد کسبوکار بهشدت تأثیرگذار باشد، مانند سرمایهگذاریهایی که میتواند در این کسبوکارها انجام شود.
بنابراین معتقدید که اگر در مورد نحوه تأمین مالی کسبوکارها برنامهریزی صحیح و درستی وجود داشته باشد، میتواند نتایج خوبی داشته باشد، اما در این صورت نمیتوان انتظار نتایج مثبت را از آن داشت؟
چنانچه وام مستقیماً در جهت تأمین مالی برای کسبوکار نوین باشد، میتواند مضر باشد اما در کنار آن توانمندسازی و تجاریسازی بسیار مهم است. در مجموع نحوه تأمین مالی نباید بهگونهای باشد که منجر به بدهکار شدن کارآفرینان شود بلکه باید به یک ابزار مؤثر در تقویت کارآفرینی تبدیل شود.
با توجه به شرایطی که بر اقتصاد کشور ما حاکم است، به نظر شما در حال حاضر امکان توانمندسازی و تجاریسازی وجود دارد؟
هماکنــون مکــانیسمهای خوبی در کشور در حال ایجاد شدن است. بهعنوان مثال تقویت مراکزی که شتابدهنده کسبوکارهای نوپا هستند، یکی از این روشها است. درعینحال مراکز دیگری نیز وجود دارد که در مورد توانمندسازی و تجاریسازی اقداماتی را انجام میدهند.
البته از آنجا که در سالهای اخیر ورود به رشتههای فنی مورد تشویق قرار گرفته است، فارغالتحصیلان این رشتهها معمولاً به لحاظ فنی قوی هستند، اما زمانیکه بحث تجاریسازی و راهاندازی کسبوکار مطرح میشود، بهشدت نقاط ضعف وجود دارد. بهعنوان نمونه در مورد مهارتهای ارتباطی و مهارتهای مدیریتی و رهبری بهشدت به توانمندسازی نیاز وجود دارد. البته همانطور که اشاره کردم ساز و کارهای خوبی در کشور در حال شکلگیری است که میتواند موضوع توانمندسازی را تسهیل کند.