بههمین دلیل هم وضعیت بلبشویی در بازار کار اتفاق میافتد که ما امروز شاهد آن هستیم؛ هر روز آمار بیکاری فارغالتحصیلان عمیقتر شده و بر تعداد دانشگاهها و دانشجویان افزوده میشود. نگاه جامعهشناختی به وضعیت موجود ما را به واکاوی تمایل شدید افراد به تحصیل در آموزش عالی وا میدارد.
طبق نظریه بوردیو، جامعهشناس فرانسوی افراد جامعه تمایل به داشتن سرمایه فرهنگی دارند و برهمین اساس هم است که وارد دانشگاه میشوند.
این سرمایه برای افراد بهعنوان ابزاری برای برخورداری از سرمایه فیزیکی عمل میکند اما در ایران این چرخش سرمایه ناکام میماند. بازار تخصصی نیروی کار که نیاز به تحصیلات عالی دارد، با آموزش عالی هماهنگ نیست و سیستم آموزش عالی براساس آفرینش نیاز بازار کار عمل نمیکند و ما شاهد مازاد فارغالتحصیلان نسبت به فرصتهای شغلی هستیم، بنابراین میل افراد به افزایش سرمایه فرهنگی عقیم میماند و به سرمایه فیزیکی تبدیل نمیشود.
اگر بخواهیم این فرآیند را رمزگشایی کنیم به کدی بهنام «بازار کار دولتی» میرسیم. قدرت بازار کار دولتی نسبت به خویشفرمایی و خصوصی در کشور ما بیشتر است و حتی بازار کار بخش خصوصی ما هم تحت قانون کار وزارت کار، تعاون و رفاه باید عمل کند. بازار کار دولتی به افراد علامت میدهد که «تو فقط مدرک داشته باش و هرچه مدرک در درجههای تحصیلی بالاتری باشد، امکان شغل بهتری نیز برایت فراهم است.»
افراد جامعه هم در رویای بهدستآوردن شغل پا به دانشگاهها میگذارند، بدون آنکه پاسخ واضحی درباره نیاز شغلی از طرف بازار کار به آنها داده شود. بازار کار دولتی هم درواقع از شغل حمایت میکند و اگرچه ورود به آن سخت است اما خروج از آن هم در اکثر مواقع تقریبا ناممکن است. نتایج پژوهشهای انجام شده در این رابطه هم موید همین مطلب است و نشان میدهند میزان بیکاری افراد بالای 30سال بسیار کمتر از زیر 30سال است.
بازار کار حتی مشاغل بخش خصوصی تحت حمایت قانون وزارت کار است که آن هم از شغل حمایت میکند و بههمین دلیل هم هست که کارفرمایان خصوصی مجبور به امضای قرارداد سفید میشوند و بهراحتی نمیتوانند کسی را اخراج کنند، درحالی که در کشورهای اروپایی مثل انگلیس بهراحتی شاغلان کمکار حتی قبل از سررسید موعد پایان قرارداد اخراج میشوند.
این عوامل همگی باعث کاهش قدرت مانور سرمایهگذار بر سرمایه میشود. اما در کشور ما شایستهسالاری معنایی ندارد و افراد با داشتن مدرک و ورود به بازار کار دولتی بهطور اعم و خصوصی بهطور اخص میتوانند تا آخر عمر به داشتن شغل خود مطمئن باشند.
این وضعیت بههمین جا ختم نمیشود و تاثیر شدیدی بر بهرهوری و هدررفت سرمایه خواهد گذاشت. همه این عوامل را باید بهطور سیستماتیک و مرتبط به هم نگاه کرد که با قرار گرفتن در این سیکل معیوب بازار کار کشور را دچار چنین آشفتگی کرده است.
* عضو هیات علمی دانشگاه