ثبت نام | ورود
English
امروز يکشنبه 1403.10.2 Iranian Construction Engineering and Management
صفحه اصلی
صنعتی‌سازی، فقط انبوه‌سازی نیست
طبق تحقیقات انجام شده، «صنعتی‌سازی، فقط انبوه‌سازی نیست.» تنها حدود ۱۰ درصد از مسکن در کشور به‌صورت انبوه (به مفهوم واقعی آن) ساخته می‌شود و حدود ۹۰ درصد بقیه را «غیر‌انبوه‌سازی» تشکیل می‌دهد. انبوه‌سازی صنعتی به این معنی است که آنقدر تکرار داشته باشید که بتوان روشی اتخاذ کرد که تولید توجیه اقتصادی داشته باشد.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی از دهه ‌۵۰ شمسی به بعد، سعی بر صنعتی‌سازی ساختمان‌ در کشور بوده است؛ ولی اگر صادقانه قضاوت کنیم، موفق نبوده‌ایم. اکثر مهندسان کشور در جواب این پرسش که «صنعتی‌سازی یعنی چه؟» پاسخ می‌دهند: «پیش‌ساخته‌سازی». حال آنکه، انتظار از صنعتی‌‎شدن ساخت مسکن این است که کیفیت کار در همه زمینه‌ها (از جمله دوام) بالا رود؛ همچنین بهره‌وری منابع افزایش یابد.

صرفه‌جویی در منابع شامل صرفه‌جویی در زمان هم هست؛ زیرا زمان مهم‌ترین منبع امروز انسان است و توجه نداريم که این منبع در حال گذر است و اگر به درستي از آن بهره‌برداري نشود، از بین می‌رود. زمان منبعی است که در بسیاری از طرح‌های عمرانی کشور مظلوم است و به آن توجه نمي‌شود. یکی از موارد خیلی مشهود که به خاطر آن زمان را از دست می‌دهیم، عجله است؛ در تعجیل حتما زمان را از دست می‌دهید. علاوه بر زمان، دو منبع دیگر هم مطرح می‌شود: یکی نیروی کار مورد نیاز و دیگری پِرت مصالح است که به «صفر» برسد. اینکه یک ساختمان بسازیم، بعد چند کامیون نخاله از آن خارج کنیم، ضربه بزرگی به محیط زیست و نسل آینده است و نشانه عقب‌ماندگی هم محسوب می‌شود. همه شنیده‌ایم که صنعتی‌سازی، صرفه‌جویی در منابع را تا میزان ۳۰ درصد به همراه دارد؛ با توجه به اینکه حدود ۱۵ درصد از اقتصاد کشور صرف مسکن می‌شود، اگر به ۱۰۰ درصد صنعتی‌سازی ساختمان برسیم، ۵درصد در اقتصاد کشور تاثیر خواهد گذاشت، ولی چطور می‌توانیم به این حد از صنعتی‌سازی ساختمان برسیم؟

طبق تحقیقاتی که در ۳۵ سال اخیر انجام دادیم و نتیجه‌ آن به کمک همکاران در کتابچه مبحث ۱۱ مقررات ملی ساختمان منتشر خواهد شد، «صنعتی‌سازی، فقط انبوه‌سازی نیست.» تنها حدود ۱۰ درصد از مسکن در کشور به‌صورت انبوه (به مفهوم واقعی آن) ساخته می‌شود و حدود ۹۰ درصد بقیه را «غیر‌انبوه‌سازی» تشکیل می‌دهد. انبوه‌سازی صنعتی به این معنی است که آنقدر تکرار داشته باشید که بتوان روشی اتخاذ کرد که تولید توجیه اقتصادی داشته باشد.

در اینجا است که بحث «روش‌ها» مطرح می‌شود. حدود ۱۸ روش موفق در دنیا استفاده می‌شود که با توجه به شرایط، اقلیم و سطح رشدیافتگی صنعت کشور، یکی از این روش‌ها می‌تواند مزیت داشته باشد و بهترین نتیجه را به لحاظ صرفه‌جویی در منابع و ارتقای کیفیت حاصل کند. همچنين لازمه انبوه‌سازی صنعتی این است که کار طرح و اجرا همزمان باشد. نکته فوق‌العاده مهمی که در پروژه‌های انبوه‌سازی از قلم ‌افتاده است، مدیریت کیفیت جامع یا TQM است. وقتی روشی انتخاب می‌شود، باید بتوان همه مراحل تولید را از طراحی و تدارکات گرفته تا پایان اجرا و کنترل‌ها، در یک مجموعه تحت مديريت داشت و در واقع بتوان هر محصول را کنترل کرد. اگر این کار انجام نشود، دستاورد اتخاذ روش ساخت ممکن است خیلی کم یا در حد صفر باشد. ديده‌ام خیلی از همکاران روشی صنعتی را جست‌وجو و عین آن را پیاده می‌کنند، اما به موفقیت نمی‌رسند؛ زیرا به ضرورت پیاده‌سازی TQM از مبدا طراحی تا پایان اجرا توجه نمي‌شود.

اما چه کاری انجام دهیم تا غیرانبوه‌سازی (یا آن ۹۰ درصدی که در شهرها و روستاهای ما ساخته می‌شود)، صنعتی شود؛ یعنی بتوانیم در منابع صرفه‌جویی کرده و کیفیت را ارتقا دهیم. پاسخ، ساخت کارخانه‌ای است. اینجا است که استانداردسازی و مدولارسازی مطرح می‌شود. به این معنی که مدولی تعریف و ابعاد قطعات ساختمانی با ضریبی از آن مدول، کم و زیاد شود. بسیاری از کشورها اهمیت این موضوع را درک کرده‌اند و آن را انجام می‌دهند. برای مثال، عرض درها از ۷۰ سانتی‌متر شروع و ۱۰ سانتی‌متر، ۱۰ سانتی‌متر اضافه می‌شود تا به ۱۲۰ سانتی‌متر می‌رسد؛ این ۱۰ سانتی‌متر همان مدول است. در نتیجه، دری با عرض ۷۴ سانتی‌متر در بازار نیست.

این مقوله ساده و کوچک باعث توسعه کارخانه‌ها می‌شود؛ چرا که مهندس معمار می‌داند باید یکی از آن در‌های استاندارد کارخانه را انتخاب کند و نصاب هم به راحتی آن را نصب می‌کند. تعمیم این اصل ساده به سایر قطعات، تجهیزات و تاسیسات ساختمان در کشورهای پیشرفته، موجب شده است که یک ساختمان ۴ طبقه از پی تا انتها سه ماهه ساخته شود؛ برای اینکه لازم نیست چیزی را اندازه‌گیری کنند و یک آدم خبره داشته باشند که مثلا در را کوچک و بزرگ کند اگر استاندارد و مدولار در کشور الزامی شود، «تولید کارخانه‌ای»‌ اقتصادی می‌شود و کارخانه‌ها اوج می‌گیرند؛ چون مطمئن هستند که مشتری دارند. به‌طور نمونه، در کتابچه ساخت و سازهای چوبی آمریکا، ۸۳ نوع اتصال استاندارد موجود است که کارخانه‌ها این اتصالات را تولید می‌کنند. کارگران هم به این نوع اتصالات آشنا هستند و می‌دانند که چگونه باید آن را نصب کنند و از همان کارخانه‌ها اتصالات مورد نیازشان را خریداری می‌کنند.

مشکل عمده دیگر در ساخت و ساز کشور، مساله ایمنی است. اگر بتوانیم به سمت صنعتی‌سازی برویم، نه تنها در منابع صرفه‌جویی می‌شود و کیفیت بهبود پیدا می‌کند، بلکه مساله ایمنی هم در ساختمان‌ها به خوبی رعایت خواهد شد./



آرشيو اخبار سايت...
Copyright 2012
تعداد کاربران: 40